دخـــتـــر مـــســـلـــمـــان
خواهرم! ای دختر مسلمان متانت پیشه کن روسری را از سر برندار

 که پشیمان می شوی این روسری بر جمال چهره ات می افزاید

 زیبایی چشمانت در این است که نقاب به چهره بزنی اگر می خواهی

 شرافت و حیثیتت حفظ شود از جمالت محافظت کن

 تا کمترین تعرضی به تو صورت نگیرد لحظه ای از هدایت الهی رویگردان

 مشو تا آخر عمر بدان چنگ بزن تا رستگار شوی

پروردگارت در شریعتش بی عدالتی نکرده پس به دستاویزهای 

آن چنگ بزن تا سلامت بمانی اراجیف کسانے را که می گویند

 پیشرفت در بی حجابی عجمان نهفته به کناری بگذار زینهار کہ 

از این سخنشان فریب بخوری ای دختر گندم گون زیبا پیش بیا 

کسانی که از دینشان بیزاری جستند پاکدامنی را به ریالی می فروشند 

زیورهای خود آرایی اگر بخواهی ارزان است ولی برای رسیدن

 به پاکدامنی باید خونها ریخته شود ای دختر جزیره این خود آرایی 

را شایسته ی تو نمی بینم پس حرفی بزن ای دختر ای دختر

 زیبا و پرناز و عشوه من از شر پلیدان جنایتکار بر تو بیم دارم این 

زیبایی را در معرض دید مردمان قرار مده مگر برای همسر یا خویشاوند

 محرم به مستشرقان لبخندی هدیه مده جز لبخند درنده ای که قصد

 هجوم دارد دوست ندارم تو را همچون دخـــتـــری نادان ببینم نه

 در غرب نه در شرق و نه در شمال و جنوب نمی خواهم تو را همچون

 دختری نادان ببینم چرا کہ نادانی ثمره ای تلخ همچون حنظل دارد 

پس به دنبال آموختن فرهنگ و آگاهی باش حقیقت در این است 

که به دنبال دانش باشی اما من صبح و شب به تو می گویم 

خواهرم ای دختر مسلمان متانت پیشه کن

براے خواهران باایمان
خواهرم در چشم هایت اشک هایے است کہ اجازه خروج مے خواهد
 او حتماً خارج خواهد شد اما کارے کن تا با میل و اراده ات خارج شوند 
در حالے کہ از گذشتہ پشیمانے اگر چہ تنها در فکرت باشد بہ سوے خداوند توبه کن
 دلت را بہ خداوند بسپار و بہ او پناہ ببر در برابرش مودب باش و در خانہ اش را بکوب
 و بہ خدا متوسل شو کہ فرصت کوتاه و کم است و آنچه از عمرت گذشته بر نمے گردد 
آیا دوست ندارے کہ خداوند تو را ببخشد آیا نمے خواهے کہ خداوند دانا بنده اش 
جبرئیل را فرا بخواند و بگوید من فلانے را دوست دارم پس شما هم او را دوست بدارید
 و تو را در زمین محبوب گرداندبله این است دوست داشتن اما دوستے صادقانہ 
و مبارکے است این دوستے امید مومنین و خواستہ ے صالحین است
اے خواهر ارجمند با صداے بلند فریاد بزن صدایت را بہ افراد پست بشنوان
 بہ خفاش هاے ظالم و دزدهاے حرامخواربہ ایشان بگو من با حیا هستم 
من پاکم من بہ خدایم ایمان دارممن صبور هستم من کسے کہ شما مے خواهید 
نیستم من بازیچه دست شما نیستم بہ آنان بگو جسم من پاک است انوثیت حیایم


پاکے ام و بزرگیم مرا عزیز و سر بلند داشتهکسے کہ آن را آلوده کند 
گرگے پست و یا سگے بیمار است خواهرم سرت را بالا بگیر و بہ ایشان بگو
 بہ خدا قسم توانم از شما بیشتر و آهو در توان و قدرت مانند گوسفند نیست